دو دریچه

ما چون دو دریچه ، رو به روی هم
 آگاه ز هر بگو مگوی هم
هر روز سلام و پرسش و خنده
 هر روز قرار روز آینده
 عمر آینه ی بهشت ، اما ... آه
 بیش از شب و روز تیره و دی کوتاه
 اکنون دل من شکسته و خسته ست
 زیرا یکی از دریچه ها بسته ست
 نه مهر فسون ، نه ماه جادو کرد
 نفرین به سفر ، که هر چه کرد او کرد

اخوان ثالث

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 12 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:09 ب.ظ

اکنون دل من شکسته و خسته ست ...
چه روزهایی که این شعر زبان حال من بود... به لطف مولا طی شد.. ولی چه روزهای دلگیری بود، خیلی دلگیر..
مولا دستگیرتون باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد