اندر باب آینه

مدتی است که می خواهم چند کلمه حرف حساب بزنم

بعد از فکر زیاد به این نتیجه رسیدم که در باب آینه و خواص آن و حالات آن و تشبیهات و ... چند کلمه ای به هم ببافیم تا هم وبلاگمان به روز شود هم مطالبی در مخ شما فرو افتد

باشد که موجب تألم خاطر شما نگردد و خنده ای بر لبانتان جاری شود


اما آینه

در ادبیات بعضی ها به اشتباه گفته اند اگر آینه را به سوی خورشید بگیری میشی تجلی خدا

هنوز نمی فهمم معنای این کلمه یعنی چی

ما آینه ای از خدا هستیم نتیجه ما از وجود خدا هستیم

تا آنجا که من به فکرم مراجعه کردم فهمیدم که من نمی تونم خدا باشم این آینه هم نمی تونه همچین خاصیتی داشته باشه

امکان داره خدا به یکی لطف کنه نه اینکه ما کلاسمون بالا باشه

خلاصه آینه با خدا هیچ ربطی نداره


اما توی یک شعر داریم

از قضا آینه چینی شکست

خوب شد اسباب خودبینی شکست


آینه را فقط برای خودبینی نباید استفاده کرد


اما بعضی وقتها باید بشی آینه برای یک نفر

میگن حدیث هست

مومن آینه مومن هست


یعنی باید طوری باشه که اشتباهاتش رو بهش بگه اما کاملا بی صدا و بی حرکت

طوری که فقط طرف مقابلت بفهمه هیچ کس دیگه نفهمه


این خاصیت آینه توی یک غربت موهوم مونده و کسی بهش توجه نداره

حتی اونهایی که خیلی ادعا می کنن با هم نزدیک هستن و سالهای سال دوست هستن

این خاصیت رو ندارن


چه خوب بود مثل آینه بودیم ساکت و بی سر وصدا اشتباهات همدیگه رو درست می کردیم

تا بشیم بی نقص یا کم نقص


بقیه حرفهایی آینه ای من هم باشه برا وقتی که یک بار بشی آینه صاف و زلال یک نفر به تو نگاه کنه و خودت رو درست کنی !!!


خواهشا نظر الکی نگذارید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد