ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
دیگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور | گلبانگ زد که چشم بد از روی گل به دور |
ای گلبشکر آن که تویی پادشاه حسن | با بلبلان بیدل شیدا مکن غرور |
از دست غیبت تو شکایت نمیکنم | تا نیست غیبتی نبود لذت حضور |
گر دیگران به عیش و طرب خرمند و شاد | ما را غم نگار بود مایه سرور |
زاهد اگر به حور و قصور است امیدوار | ما را شرابخانه قصور است و یار حور |
می خور به بانگ چنگ و مخور غصه ور کسی | گوید تو را که باده مخور گو هوالغفور |
حافظ شکایت از غم هجران چه میکنی | در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور |
درآ که در دل خسته توان درآید باز
بیا که در تن مرده روان درآید باز
بیا که فرقت تو چشم من چنان دربست
که فتح باب وصالت مگر گشاید باز
غمی که چون سپه زنگ ملک دل بگرفت
ز خیل شادی روخ رخت زداید باز
به پیش آینه دل هر آن چه می دارم
بجز خیال جمالت نمی نماید باز
بدان مثل که شب آبستن است روز از تو
ستاره می شمرم تا که شب چه زاید باز
بیا که بلبل مطبوع خاطر حافظ
به بوی گلبن وصل تو می سراید باز
____________________________
این فال رو همین الان گرفتم
غزل 261
تو را در مرزهای کدام شب
یا شب های کدام مرز
از عاشقانه های جهان گم کرده ام؟
در چهار راه کدام لحظه
منتظرم بوده ای ؟
و من
در چه لحظه ای از کدام راه
به اشتباه ایستاده ام؟
که در این شهر شب نشسته ی بی شور
هزاران بن بست را با خیالت گریسته ام؟
خیلی زیباست انتخابتون قابل تحسینه خسته نباشید