یه اسمی داره دیگه !!!

از کوی تو چون سایه گذر کردم و رفتم


و ز خاک رهت کحل بصر کردم و رفتم 



بیرون نشد از اندیشه وصل تو چو از دل


با یاد رخت عزم سفر کردم و رفتم

نظرات 1 + ارسال نظر
... چهارشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:37 ق.ظ

در تمام روزهای عاشقی که گذشت ،

حتی یک لحظه از آن روزها نیز از یادم نرفت

با اینکه قلبم بارها شکست

اما دلم باز هم به پای تو نشست

به هیچکسی دل نبست

با خودش عهد بست ، که این عشق اول و آخر است ،

همین و بس!

در انتظار دیدنت به دشت غم نشسته ام... رها مکن مرا...بیا که دلشکسته ام..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد